Tuesday, November 8, 2011

جنگ ، حاصل بی تفاوتی ما به آنچه در سرزمینمان اتفاق می افتد!


ملت ایران هشدار،پازل جنگ درحال تکمیل شدن است

چندی پیش نه چندان دور گفتم که خطر همه ،همه ما ایرانیان را تهدید میکند .فرقی نمکند مخالف ولایت یا موافق ولایت ،که صد البته اولین قربانیان متاسفانه همان پیروان ولایتند .ازدید من انان نیز ایرانی وبرادان وخواهران منند .اشک وناله هر ایرانی اشک وناله من است ،که در دایره ای بزرگتردرد هرانسان درد من است .ای خواهر، ای برادر، بیاد ار هشت سال جنگ خانمان سوز را ،که من وتو سوختیم ومافیای اقتصاد ببن اللملل با همکاری مافیای داخلی سودشان را بردند .برای یک بارهم که شده ازخود سوال کنید که محمد رسول خدا اسلام را برای چه اورد ؟انهمه دستورات برای کنترل جامعه برای چه بود ؟ایا او امد که بگوید، مردم دنیا یتان را برای دنیای من فدا کنید، وخود در اسایش وارامش از کلیه امکانات مادی زندگی بهرهمند شود . یا نه خود را فدای دنیا واخرت مردم نمود . گفت کسی که دنیا ندارد اخرت هم ندارد .چرا اصل سوم از قانون اساسی همین ضد جمهوری و ضد اسلامی چونین نوشته است .(اصل سوم بند12پی ریزی اقتصاد صحیح وعادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه ورفع فقر وبر طرف ساختن هرنوع محرومیت درزمینه های تغذیه ومسکن وکار وبهداشت وتعمیم بیمه ) حال خود قضاوت کنید حکام ولایت مدار دراین سی واندی سال برای این مردم خوب جز جنگ و کشتار واعدام و شلاق و زندان و تهدید وشکنجه وفقر وفحشا
واعتیادوبیکاری دزدی و اختلاس و و روانپریشی اجتماعی و...هزاران مسیبت دیگر چه کردهاند؟ هموطن ای زن ومرد ،خواهروبرادر،پیروجوان،کردوترک وبلوچ وعرب وفارس، شمالی وجنوبی ،پاسداروبسیجی ومجاهدخلق وفدایی خلق وسلطنت طلب واصلاح طلب ،سنی ویهودی وبهایی وشیعه وزرتشتی ومسیحی و...دانشگاه وحوزه ،همه ایرانیان این دیوار های جدایی را که دشمنان ایران مایه اخلافات ما کرده وخود بدنبال منافع نامشروع شان هستند، فروریزیم ،ودرعین داشتن اخلاف نظرودیگاه یکدیگر را دوست بداریم .از درکنار هم بودن لذت ببریم . ایران در خطر است .ایرانیان در خطرند .مادران داغدارمان هنوز لباس عزابرتن دارند، کمی امروزبیندیشیم که فردا دیر است. اگاهی واتحاد رمزپیروزی ما و طلسم شکست علی خامنه ای و مافیای کثیف اقتصاد ببن اللمللی است. امروز بیش ازهرزمان با رسوایی هایی که رژِیم مافیایی ایران وهمپیمان وپشتیبانی همیشکی اش یعنی مافیای اقتصاد جهانی نیاز دارند .ایجاد یک بحران به بز رگی ایران است . انوقت این سیل ویرانگر بزرگ وکوچک ،مخالف وموافق ،زن ومرد و...غیره نمی شناسد.اگاه ومتحد شویم و دریک همبستگی ملی بدون خشونت طلسم تسلط سی ودو سال نادانی وجهل را برکنیم.
(نوشته شده توسط عماد)




کهکشان عرفان گفت...





درسال پیش و در دوران تظاهرات اعتراضی در کامنتی برای دوستی که از احتمال بروز خشونت توسط حکومت بر علیه تظاهر کنندگان نگران بود نوشتم::" دوست عزیزم من ضمن تشکر از شما باید بگویم من نیز با سخن شما هم عقیده ام ولی...این را نوشتم تا ترس مردم بریزد! و نیز به مرگ بگیریم تا به تب راضی شویم و تصور نکنیم که حالا با دو تا کشته در روز 25 بهمن خیلی خین و خین ریزی کردیم! و اگر یکروز حکومت 10 نفر را کشت مردم فوری مردم بترسند و بخاطر پرهیز از خشونت تسلیم شوند!(از مردم لیبی یاد بگیریم) شما متوجه باش که ما با مشتی دیوانه طرف هستیم! که شاید بدشان نیاید یک کشتاری از مردم بکنند. همان گونه که آقای عزت الله سحابی گفت ما با آدم هایی طرف هستیم که از کشتن یک میلیون نفر هم ابایی ندارند! برخی آنها حتی از قذافی هم دیوانه تر هستند! چون قذافی هر چه هست ادعای نیابت امام زمانی و پیامبری ندارد. از طرف دیگر این امری مسلم است که در صورت سرکوب مردم ایران خطر حمله به ایران صد در صد است و در اینصورت دامنه کشتاری که من و شما از آن وحشت داریم صد ها برابر بیشتر از چیزی است که فکر می کنیم. لازم به یاد آوری نیست که در جریان حمله به عراق فقط 500 هزار کودک عراقی جان خود را از دست دادند. حال اگر قرار باشد بین یک سقوط خونین حکومت و خطر جنگ یکی را انتخاب کند کدام راه بصرفه خواهد بود" و ترسم از همین روز بود! ملتی که بی تفاوتی پیشه سازد و هر کسی با بهانه ای مثل بما چه؟ ما ترک هستیم و این دعوای فارس هاست! می زنند می کشن!شهرستان ما کوچیکه!بابا ول کن سیاستو! سیاست پدر و مادر نداره! از حضور در صحنه اجتماعی سرباز زند, بعدا باید بهایی 1000 برابر پردازد! ما خامنه ای را ادب نکردیم و حالا گردش روزگار باید او را ادب کند! حالا باید جامعه جهانی با بمب و موشک او را ادب کند!(هر که را ام و اب ادب نکندی - گردش روزگار او را ادب کندی). وقتی ما مانند مردم عراق مثل موشی هراسان در زیر بمباران اینور و آنوربدویم آنگاه عقل ما سر جایش خواهد آمد و حساب کار دستمان خواهد رسید که نه بابا "باتون خوردن در تظاهرات" , از بمباران و مو شک های کروز و کشته شدن و معلول شدن و خیلی بهتر بود! بعد از این اگه تظاهراتی شد مطمئنا همه با "کله" خواهند دوید! حاضر نبودیم یک هفته اعتصاب کنیم حالا با نابودی کارخانه ها قطع برق و آب گاز و تلفن و بنزین و....باید بیکاری های چند ساله را تحمل کنیم! بعد از این اگر دعوت به اعتصاب شد, با جان و دل در آن شرکت خواهیم کرد! وقتی شهرستان ها هم طعم تلخ جنگ را شنیدند, آنگاه یادمان خواهد بود که ایران فقط تهران نیست و شهرستانی ها هم باید در جنبش اعتراضی شرکت کنند! ما مانند بیماری بودیم که از ترس نیش سوزن ,آمپول خود را به موقع نزد و حالا باید بهای عفونت خود را باید با قطع دست و پا بدهد! ما فراموش کردیم که بهایی که مردم ایران خرده خرده می پردازند از یک جنگ تمام عیار بیشتر خواهد بود. یاد خواهیم گرفت دنیا جایی برای بی تفاوتی نیست! شما به سیاست کار ندارید ولی سیاست به شما کار خواهد داشت! و خواهید دانست که آن همه سینه دردیدن ها برای اصلاحات, برای پرهیز از چنین روز شومی بود.( سرچشمه شاید گرفتن به بیل – چو پر شد نشاید گذشتن به پیل!) و حالا کاری از دست ما بر نمی آید! تاریخ بی رحمانه تصمیم خود را گرفته است و خشک و تر را با هم خواهد سوزاند.پس نوش باد!تاریخ جایی برای بی تفاوتی نیست!